در مخیله خود، درون جنگلی قرار گیرید و متوجه حیوان درنده ای شدید و لی حیوان شما را ندیده. در این زمان برای اینکه طعمه حیوان نشوید، مقداری به عقب می روید و بعد نگاه می کنید که ببینید حیوان شما را دیده یانه، که اگر نشده باشد دو پا دارید و چند تای دیگه هم قرض می کنید و پا به فرار می گذارید و تا جایی که می توانید فرار را بر قرار ترجیح می دهید و وقتی خیالتان راحت شد یک نفس عمیقی کشیده و متوجه زخمی شدن خود و دست و پاهایتان می گردید و در می یابید که این زخمها مهم نیستند بلکه جانتان مهمتر بوده است!

آری

رزمندگان جبهه جنگ با وجود زخمهای متعدد و برای جانفشانی از روی اختیار به کارزار ادامه می دادند و عشق به شهادت داشتند و این نه از روی جنون  و چیز دیگری بوده، بلکه از روی اراده به مولا و مقتدایشان حسین بن علی علیه السلام و جانفشانی های قمر منیر بنی هاشم بوده است و بس.!

یا حق بدرود!